خلاصه قسمت شصتم ( 60 ) سریال افسانه جومونگ ( بخش کامل )

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 59 افسانه جومونگ  خلاصه قسمت 59 جومونگ

خلاصه قسمت 59 جومونگ با توضیحات کامل

خلاصه قسمت پنجاه و هشتم ( 58 ) سریال افسانه جومونگ ( بخش کامل )

در ادامه مطلب

در اینجا هم میتوانید ببینید

اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا

ادامه نوشته

خلاصه قسمت پنجاه و هفتم ( 57 ) سریال افسانه جومونگ ( بخش دوم و سوم )

در اینجا هم میتوانید ببینید صبر کنید

 در ادامه مطلب

ادامه نوشته

خلاصه قسمت پنجاه و ششم ( 56 ) سریال افسانه جومونگ

در ادامه مطلب
ادامه نوشته

خلاصه قسمت 55 افسانه جومونگ + خلاصه قسمت پنجاه و پنجم

خلاصه قسمت 55 افسانه جومونگ + خلاصه قسمت پنجاه و پنجم

 کلیک کردی عجله نکن

خلاصه قسمت 55 افسانه جومونگ + خلاصه قسمت پنجاه و پنجم

خلاصه قسمت 54  جومونگ + قسمت پنجاه و چهارم افسانه جومونگ

خلاصه قسمت 54  جومونگ + قسمت پنجاه و چهارم افسانه جومونگ

شرمنده یه کم طول میکشه باز بشه عجله نکنید.

خلاصه قسمت 54 

خلاصه قسمت 53 سریال جومونگ  افسانه جومونگ + قسمت پنجاه وسوم

میتوانید برای دیدن  خلاصه قسمت ۵۳ سریال جومونگ به ادرس زیر مراجعه کنید.

قسمت 53 افسانه جومونگ سریال جومونگ

خلاصه قسمت 52 سریال جومونگ  افسانه جومونگ

خلاصه قسمت 52 سریال جومونگ افسانه جومونگ

خلاصه قسمت ۵۲ افسانه جومونگ  روی لینک بالا کلیک کنید

بالشهایی برای مردان مجرد ژاپنی! (عکس)

بقیه عکسها تو ادامه مطلب...

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 51 افسانه جومونگ  سریال جومونگ

خلاصه قسمت 51 افسانه جومونگ سریال جومونگ

خلاصه قسمت50افسانه جومانگ  سریال جومونگ

خلاصه قسمت 50 سریال جومونگ کلیک کنید

خلاصه قسمت 49 سریال

خلاصه قسمت 49 سریال کلیک کنید

خلاصه ی قسمت  48  سریال افسانه ی جومونگ

ادامه نوشته

خلاصه ی قسمت  47  سریال افسانه ی جومونگ

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 46 افسانه جومونگ  خلاصه قسمت 46 سریال

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 45 افسانه جومونگ  قسمت 45 سریال جومونگ

ادامه نوشته

تجاوز وحشیانه اوباش به دختران در خیابان(عکس)

این عکس به قدری ناپسند و تاسف بار بود که نزاشتم
.
.
.
.
.
.
.
.
.

خوب به خاطر خشی و خواهش هزاران نفر از طرفدارانم،

تو ادامه مطلب میزارم... برید ببینید...


ادامه نوشته

دوستانی سایت  یا وبلاگ دارند

دوستان اگر سایت یا وبلاگ دارید از این سیستم استفاده کنید. حتما اینجا کلیک کنید

همین جا کلیک کنید

خلاصه قسمت 44 افسانه جومونگ

دوستان عزیز امشب میخوام براتون قسمت۴۴ رو  بزارم


برای دیدن بقیه خلاصه به [ادامه مطلب] مراجعه کنید
"خواهشمندم با نظرات خود ما را خوشحال نمائید"
ادامه نوشته

خلاصه قسمت43 افسانه جومونگ

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 42 افسانه جومونگ

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 41 افسانه جومونگ

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 40 افسانه جومونگ

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 39 افسانه جومونگ

ادامه نوشته

اس ام اس های جدید و فوق العاده خنده دار و سرکاری ویژه سال جدید و سیزده بدر

به سلامتی سال گاو امسال نمیگیم "من" فقط: مــــــــــــــا

....................................................

سلام ببخشید بیدارت كردم. . . . . . . میخواستم بدونم چند صفحه از پیك نوروزیتو حل كردی ؟

....................................................

روابط عمومي صدا و سيما اعلام کرد : با توجه به ازدواج زليخا و يوزارسيف تيتراژ قراني سريال يوسف نبي به "عزيز دلم زليخا ، يار خوشگلم زليخا" تغيير خواهد کرد

....................................................

جوانان عزيز در سال اصلاح الگوي مصرف، درست مصرف کنيد. بازيافت هر گونه پيرزن به دختر 14 ساله. مرکز بازيافت يوزارسيف

....................................................

اي کـــاش بــاران بودم , تا غبار رويت را ميشستم ! . . . . . . . . خودت که سال به سال صورتتو نمي شوري !!!

....................................................

مبارک!! تسليت!! ( تبريک و تسليت تمامي ايام نيک و بد امسال با استفاده از شعار اصلاح الگوي مصرف)

...................................................

سلام عيدي ميدين ؟ پس ماچي ؟هان ماچي؟ خدا قبول کنه يه ماچي بدين ما بريم!

....................................................

بازيافت هر گونه پيرزن به دختر 14 ساله. مرکز بازيافت يوزارسيف جواني در كمترين زمان ممكن!! بدون درد! بدون خونريزي! صورت و اندام خود را به ما بسپاريد با كمترين هزينه و زمان ممكن!! انستيتو جواني يوزارسيف !!!

....................................................

احساس تو نسبت به من از نظر عشق کداميک از گزينه هاي زير است ؟

الف ) گزينه ب

ب ) گزينه ج

ج ) گزينه د

د ) ميميرم برات !!!

....................................................

ازدواج يوسف و زليخا را تبريک مي گوييم اتحاديه 2 زنيها به اميد رسيدن وحي براي تمام مردان باخدا !!!

ادامه نوشته

تا آخر بخونید خیلی جالبه؛

موضوع انشاء

شغل 
از زبان معلم اين دانش آموز:

مسلما این موضوع انشاء برای هزارمین بار تکرار شده ، فقط برای اینکه تغییری ایجاد شود
موضوع را این جوری پای تخته نوشتم : می خواهید در آینده چکاره شوید و الگویتان کیست ؟
برایشان توضیح دادم الگو یعنی اینکه چه کسی باعث شده شما تصمیم بگیرید این شغل را انتخاب
کنید؟ انشاء ها هم تقریبا همان هایی هستند که هزار ها بار تکرار شده اند ، با این تفاوت که چند تا
شغل جدید به آن ها اضافه شده كه بطور مثال ميتوان اين رشته ها را نام برد:
از زبان يك دانش آموز: من گفتم دوست دارم كه مهندس هوا و فضا شوم ولي پدرم می گوید الان
ام وی ام ( منظور همان M.B.A است! ) كه بهترین رشته ی دنیاست و خیلی پول دارد !!!
از زبان ديگر دانش آموز ميشنويم : دوست دارم مهندسی اتم بخوانم ولی پدرم دوست ندارد و
می گوید اگر آشپزی بخوانم بیشتر به دردم می خورد و ...!!!
ولی اعتراف می کنم از همه تکان دهنده تر این یکی است : می خواهم فاحشه بشوم !
شاید اولین باراست که یک دختر بچه ده ساله چنین شغلی را انتخاب کرده !!!

خوب نمی دانم که فاحشه ها چه کار می کنند ... ( معلومه که نمی دانی ) ولی به نظرم شغل خوبیست ! خانم همسایه ما فاحشه است (این را مامان گفت!) ، تا پارسال دلم می خواست مثل مادرم پرستار بشوم و پدرم همیشه مخالف است ...
حتی مامان هم دیگر کار نمی کند .من هم پشیمان شدم . شاید اگر مامان هم مثل خانم همسایه بشود بهتر باشد چون همیشه مرتب است و ناخنهایش لاک دارند و همیشه لباس های قشنگ می پوشد .
ولی مامان همیشه معمولیست و خانم همسایه را دوست ندارد ،بابا هم پیش مامان می گوید خانم خوبی نیست . ولی یک بار که از مدرسه بر می گشتم بابا از خانه آن خانم بیرون آمد !!!
گفت ازش سوال کاری داشته . بابای من ساختمان می سازد . مهندس است . ازش پرسیدم یعنی فاحشه ها هم کارشان شبیه مهندس های ساختمان است ؟!خانم همسایه هنوز دم در بود و فقط کله اش را می دیدم . بابا یکی زد در گوشم ولی جوابم را نداد ! من که نفهمیدم چرا کتکم زد ؟! بعد من را فرستاد تو و در را بست ...

بقیه تو ادامه مطلب...

ادامه نوشته

شرط استخدام يك شركت!

يك شركت بزرگ قصد استخدام يك نفر را داشت. بدين منظور آزموني برگزار كرد كه يك پرسش داشت. پرسش اين بود:
شما در يك شب طوفاني در حال رانندگي هستيد. از جلوي يك ايستگاه اتوبوس مي‌گذريد. سه نفر داخل ايستگاه منتظر اتوبوس هستند:

- يك پيرزن كه در حال مرگ است.
- يك پزشك كه قبلاً جان شما را نجات داده است.
- يك خانم يا آقا كه در روياهايتان خيال ازدواج با او را داريد.

شما مي‌توانيد تنها يكي از اين سه نفر را سوار كنيد. كدام را انتخاب خواهيد كرد؟

دليل خود را شرح دهيد. پيش از اينكه ادامه حكايت را بخوانيد شما نيز كمي فكر كنيد!

قاعدتاً اين آزمون نمي‌تواند نوعي تست شخصيت باشد زيرا هر پاسخي دليل خودش را دارد:

پيرزن در حال مرگ است، شما بايد ابتدا او را نجات دهيد. هر چند او خيلي پير است و به هر حال خواهد مرد..

شما بايد پزشك را سوار كنيد، زيرا قبلاً جان شما را نجات داده است و اين فرصتي است كه مي توانيد جبران كنيد. اما شايد هم بتوانيد بعداً جبران كنيد.

شما بايد شخص مورد علاقه تان را سوار كنيد، زيرا اگر اين فرصت را از دست دهيد ممكن است هرگز قادر نباشيد مثل او را پيدا كنيد..

از دويست نفري كه در اين آزمون شركت كردند، شخصي كه استخدام شد دليلي براي پاسخ خود نداد.

او نوشته بود:



سوئيچ ماشين را به پزشك مي‌دهم تا پيرزن را به بيمارستان برساند و خودم به همراه همسر روياهايم منتظر اتوبوس مي‌مانيم.

نظریادت نره!!!

خلاصه قسمت 38 افسانه جومونگ

ادامه نوشته

خلاصه قسمت 37 افسانه جومونگ

ادامه نوشته